حکایتی از دو عاشق،دو دلداده،دو جسم و یک روح…در جدال با مردی خودخواه،خودشیفته،خودبین،خ ود رای… حکایتی متفاوت از یک عشق،عشقی که از دید من شاید سفید باشد و از دید تو سیاه…اصلا بیا آن را خاکستری ببینیم… خاکستری روشن…متمایل به سفید… یا نه!تصمیم با توست،علی و ساغر را،هر رنگی خواستی بکش…آنهارا در حریری به رنگ آبان،هرطور دوست داشتی رنگ آمیزی کن…پایان خوش
دانلود در ادامه...حرفای نویسندرو هم بخونین...
هر رمانی بخوای تو وبلاگمون هست]]>